اصول ملکات حمیده چهار است |
|
|
|
اصول ملکات حمیده چهار است حکمت، عفت، شجاعت، عدالت، رؤس ملکات ارجمند انسانی منحصر در همین ملکات چهار گانه است. اصول اخلاق رذیله نیز هشت است، زیرا طرف افراط و تفریط هر یک از اصول اخلاق حمیده یک صفت رذیله حساب می شود. (ملکه حکمت) که یکی از اصول اخلاق نیک بشمار می رود حد وسط بین (سفه و بله) است (سفه) فکر نمودن در چیزی است که نباید در آن فکر نمود و (بله) تعطیل و اهمال نمودن قوه فکریه است چنان چه اکثر مردم فکر ندارند یعنی در خلقت آسمان و زمین تعقل و تفکر نمی کنند فقط هم آن ها همین امور طبیعی و مادی است ، این ها (ابله) اند و از حکمت نصیبی ندارند و حد وسط بین سفه و بله را حکمت گویند در سوره بقره آیه 27 در تعریف حکمت فرموده: « و من یؤت بالحکمه فقد اوتی خیراً کثیراً». (41) (ملکه عفت) حد وسط بین شره و خمود است . (شره) فرو رفتن در شهوات و افراط نمودن در لذائذ جسمانی است بطوری که از حد اعتدال خارج گردد . (خمود نفس) اهمال نمودن قوه شهوانی است بطوری که قوای شهویه فلج شود و بدن ضعیف و ناتوان گردد و از کار بیفتد و حد وسط بین این دو را (عفت) نامند که نه افراط و زیاده روی در مقتضیات شهوانی و امور مادی باشد و نه تفریط و اهمال نمودن آن ، و حد وسط آن قدری است که حفظ الصحه منوط بآن است و روی میزان عقل و شرع مراعات آن لازم است در کتاب کریم فرموده: « و لا تنس نصیبک من الدنیا». (42) و در جای دیگر فرموده: « کلوا و اشربوا و لا تسرفوا».(43) (ملکه شجاعت) حد وسط بین (جبن و تهور) است.(جبن) در طرف تفریط قوه غضب است، کسی که در موقع لزوم قوه غضبیه را بکار نیندازد و دفع اذیت از خود یا دیگری ننماید در اقع این قوه را از کار انداخته. (تهور) در طرف افراط و زیاده روی قوه غضبیه است کسی که اقدام نماید در امر هولناکی که بر خلاف حکم عقل و شرع باشد و خود را بی موقع در خطر اندازد او را (متهور) گویند نه شجاع در سوره بقره آیه 191 فرموده: « و لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه». (44) (ملکه عدالت) حد سط بین (ظلم و انظلام)است ظلم در طرف افراط عبارت از ستم کردن و تصرف جابرانه نمودن در مال و عرض مردم. (انظلام) در طرف تفریط است و آن تمکین نمودن از ظلم و مطالبه حق ننمودن و زیر بار ظلم و ستم رفتن است در سوره بقره آیه 190 فرموده: « فمن اعتدی علیکم فاعتدوا بمثل ما اعتدی علیکم» در این مبارک آیه میزان عدالت را معین فرموده و اذن داده که کسی که بر شما ستم نمود و بر علیه شما از حقوق شما تجاوز نمود شما نیز در مقام انتقام بهمان اندازه بر علیه او از حقوق وی تجاوز نمائید. خلاصه عادل کسی است که تمام قوای نفسانی و طبیعی خود را روی میزان عقل و شرع معتدل نماید و هر یک را بجای خود و بحد وسط نگاه دارد. و سخاوت که آن نیز یکی از اوصاف نیکو است ، حد وسط بین (اسراف و بخل) است چنان چه در سوره بنی اسرائیل آیه 31 خطاب به پیغمبر است: « و لا تجعل یدک مغلوله الی عنقک و لا تبسطها کل البسط فتعقد ملوماً محسوراً».(45) اشاره باین که حد وسط بین بخل و اسراف را بگیر. و هر یک از اصول ملکات حمیده محتوی بر صفات عدیده و خصوصیات بسیار است که بناچار باید از بیان آن خودداری نمائیم و اگر خواهی تفصیل آنها را بدانی مراجعه کن به کتب اخلاق مثل احیاء العلوم غزالی معراج السعاده نراقی ، اخلاق و راه سعادت بشر ( ترجمه طهاره الاعراق ابن مسکویه) و غیر اینها. خلاصه اصول تمام صفات رذیله حب نفس و متابعت هوی و هوس و شیطان است، کسی که بتواند بمجاهده و بمخالفت نفس عقل خود را غالب گرداند بر نفس خود تمام صفات او تحت قاعده اعتدال قرار می گیرد و بفساد اخلاق گرفتار نمی شود. و اول قدم ما بسوی سعادت و خوشبختی اینست که راستی و درستی را شعار خود گردانیم و کوشش کنیم درست کردار و درست گفتار و درست اعمال باشیم و از دورغ و دوروئی و تظاهرات بی حقیقت خودداری نمائیم و اگر دیدی بعضی در نتیجه تدلیس و حقه بازی موفق ببعضی امور شده اند و در اثر آن مالی اندوخته اند فریفته مشو اینها موقتی است سعادت مندی و کامیابی واقعی در اثر درستی و تقوی و ایمان و عدالت پدید می گردد. و یکی از صفاتی که منشأ بسیاری از فساد اخلاقی می شود حسد و حسد در زن ها بیشتر شیوع دارد در اخبار رسیده ( حسد ایمان را می خورد همان طوری که آتش هیزم را می خورد). آدم حسود و خودخواه هر قدر نعمت های دنیا در دسترس او باشد نعمت های خود را فراموش می کند و همیشه چشم به نعمت های دیگران می ورزد و چون نعمت های الهی نسبت بمخلوقات بی انتهاء است بیچاره حسود همیشه در آتش حسد می سوزد و دنیا پیش چشمش تیره و تار می گردد. خواهر خود را آزمایش کن اگر ذره ای حسد یا کینه یا کبر و نخوت یا حرص و طمع یا خودخواهی و خود پسندی یا محبت زیاد بمال و اولاد و یا توقعات بی موقع یا عجب و ریا و غیر اینها از اخلاق فاسده در خود باقی یافته بزودی خود را تصفیه کن و از خود زایل گردان و اگر صفت بدی در کسی عادت و ملکه شود دیگر عالج آن متعسر بلکه متعذر می گردد . و تا می توانی خود را خوش بین گردان و نسبت به بندگان خدا بد بین مباش زیرا بد بینی منشأ بسیاری از گناهان بزرگ می شود. اگر بخواهیم یک یک از اوصاف رذیله و اخلاق فاسده را شرح دهم و راه عالج آن را بگویم کلام طولانی می شود و منافی با وضع این کتابست اجمالاً چنان چه در امراض طبیعی نخستین بایستی میکروب و آن چه منشأ مرض می شود تشخیص داد و پس از آن هر مرض را بضد آن معالجه نمود ، در طب روحانی نیز همین طور است اول باید به کنجکاوی و مراقبت کامل روی میزان عقل و شرع مرض اخلاقی را تشخیص داد ، پس از آن مرض را بضدش معالجه نمود. مثلاً اگر دیدی با کسی دشمنی داری ومیل داری بوی صدمه بزنی در عوض باو دوستی و مهربانی نما و نیز اگر در خود کبر و نخوت دیدی بتواضع و افتادگی خود را معالجه کن و اگر از کسی حسد می بری و میل داری نعمت از وی گرفته شود تا می توانی سعی کن نعمت بر وی زیاد شود ، اگر بدبینی نفس خود را از فکر بد بگردان و در عوض خوش بینی را شعار خود گردان ، اگر عصبانی می باشی قبل از غلبه غضب بتلقین بنفس و ملامت بخود نفس خود را آرام گردان. نگو این ها باختیار خود انسان نیست ، اگر این طور بود تعلیم و تربیت بلکه تبلیغ و تعلیم پیغمبران و علماء و وعاظ بی ثمر بود و علاوه بتجربه وجدان معلوم شده که می توان بمجاهده با نفس و کوشش بسیار بعضی از اخلاق فاسده را عوض نمود خصوصاً اگر خلق بدی عادت و ملکه نفسانی نشده باشد تغییر دادن آن آسان است. اینک کتاب روش خوشبختی و توصیه بخواهران ایمانی پایان رسید. و الحمدلله رب العالمین والصلوه و السلام علی النبی محمد صلی الله علیه و آله الطاهرین بقلم: کمترین خادمه ای از خدام آل رسول صلی الله علیه و آله و کوچک ترین ذره ای از ذراری بتول سلام الله علیها. ..................................................................... (1)- چه بت پرست بصورت چنان شدی مشغول که دیگرت خبر از لذت معانی نیست (2)- بهر دنیا موشکافی ای شقی بهر عقبی کند فهم و احمقی (3)- و همیشه خداوند بر هر چیزی توانا است. (4)- او زنده و پاینده است. (5)- این است و غیر از این نیست وقتی اراده ازلی حق تعالی تعلق گرفت بچیزی می گوید باش فوراً تحقق می گیرد. (6)- هر جا که باشید خدابا شما است. (7)- اگر آنی کند نازی فرو ریزند قالبها (8)- نیست موثری و خالقی در عالم مگر خدای یکتا اینکه گوئی این کنم یا آن کنم این دلیل اختیار است ای صنم (مثنوی مولوی) (9)- کاری که اگر نمی کردند بهتر بود نه کار حرام. (10)- آسمانها و رمین بهم پیچیده بود پس از آن ، آن را از هم جدا نمودیم. (11)- روزی که پیچیده می شود آسمان مثل پیچیدن طومار برای کتابت و همین طوری که اول خلق کردیم آنرا ثانیاً بر می گردانیم. (12)- بر پای دارید نماز را برای یاد من. (13)- خدای تعالی اعمال اشخاص با تقوی را قبول می فرماید و بس. (14)- اسلام بذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست. (15)- مقصود از ابدیت مجهوله الکنه وجود حق تعالی است که ازلی و ابدی است. (16)- ظاهراً مقصود از قلب دنیا و نهاد آفرینش کل و اول فیض است که از حق تعالی صادر گشته که حقیقت و نور وجود پیغمبر صلی الله علیه و آله مرتبط باو بلکه خود اوست. (17)- برای زنان حقوقی است بر مردان مثل حقوقی که مردها بر زنها دارند. (18)- هر کسی را بهر کاری ساختند مهر آن را در دلش انداختند. (19)- در خانه های خود بنشینید و مانند زمان جاهلیت ( که مردم وحشی بودند) آرایش و جلوه گری نکنند و زینت خود را وا نمود ننمایند. (20)- هرگاه از زنان پیغمبر چیزی بخواهید از پس پرده طلب نمائید برای اینکه دل های شما و دل های آنها پاک و پاکیزه بماند. (21)- ای پیغمبر صلی الله علیه و آله بگو بزنهای خود و دختران خود و زن های مومنین که (هنگام بیرون رفتن از خانه) خود را بپوشانند بچادر ها و رو پوشهای خود برای اینکه بحریت و عفت شناخته شوند تا از تعرض و اذیت ( مردمان هوس ران) محفوظ مانند و خداوند آمرزنده و مهربان است. (توضیح) جلابیب نام برده شده در این آیه در لغت و معنی برای آن کرده اند، یکی پارچه ایست کوچکتر از عباء که زن های عرب بر سر می انداختند و سر و سینه و طرف بازو و سینه آنها را می گرفت ، معنای دیگر جلباب پارچه بزرگی بوده بزرگتر از عباء مثل چادر که در عجم معمول است و زنهای مسلمانان مامور شدند که خود را از نظر نامحرمان بآن بپوشانند. (22)- یعنی احکام شرع با امور طبیعی مطایق است. (23)- من آن چه شرط بلاغ است با تو می گویم تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال (سعدی) (24)- پس از مردن باز گردیده می شوید بسوی خدائی که دانا و عالم به پنهان و آشکار است. (25)- از برای کیست ملک، امروز مخصوص بخدای یگانه قهار است. (26)- وقتی نفخه دمیده می شود در صور تمام موجودات زمین و آسمان از شدت هول می میرند مگر کسی را که خدا بخواهد ، پس از آن نفخه دیگری دمیده می شود و در آن هنگام قیامت بر پا می گردد. (27)- نمی داند کسی آن چه را برای وی مخفی نموده اند از آنچه چشم ها را روشن می کند جزای اعمال نیکی که کرده اند. (28)- واگذار نمی شود کوچک و نه بزرگی مگر آنکه شمرده می شود. ومردم آنچه کرده اند از خوب و بد حاضر می بینند. (29)- و طعام خود را انفاق می کنند با میلی که بآن دارند بر فقیر و یتیم و اسیر (30)- خداوند اراده نموده که هر چرکی و قذارات را ببرد از شما اهل بیت و پاکیزه گرداند شما را در کمال پاکیزگی. (31)- این است و جز این نیست که فقط صاحب اختیار شما خدا و رسول است و کسانی که ایمان آورده اند و آن ها کسانی می باشند که بپا می دارند نماز را و می دهند زکوه را در حالی که در رکوع می باشند. (32)- بدرستی که خداوند اراده دارد این که ببرد از شما اهل بیت هر رجس و خبائث را و شما را طاهر گرداند و بسیار پاک گرداند. (33)- دنیا مثال بحر عمیقی است پر نهنگ آسوده عارفان که گرفتند ساحلی (34)- روایت در بحار مجلسی(ره) است. (35)- قوله ( لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار ) چشم ها او را درک نمی کنند لکن چشم ها را درک می نماید. (36)- بگو ای پیغمبر من برای نفس خودم مالک نیستم ضرر و نه نفعی مگر آن چه را خدا بخواهد. (37)- بگو من مالک نیستم از برای شما ضرر و نه نفعی. (38)- سوره بنی اسرائیل آیه 29 ، بدرستی کسانی که مال یا نعمت های دیگر خود را فاسد و تباه می نمایند برادران شیطانند یعنی ردیف و هم دوش او می باشند. (39)- خود شکن آئینه شکستن خطا است (40)- هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند. (41)- کسی را که حکمت عطا گردیده شد بتحقیق که خیر بسیاری بوی عنایت شد. (42)- فراموش نکن بهر ه خود را از دنیا بقول شیخ سعدی: (نه چندان بخور کز دهانت بر آید نه چندان که از ضعف جانت بر آید). (43)- بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید. (44)- خود را بدست خودتان بهلاکت نیتدازید. (45)- قرار مده دست خود را بسته بگردنت و مگشا آن را بطوری که بنشینی ملامت زده و حسرت خورده
|